آخرین مطالب
امکانات وب
شاید این روزها شما هم به هشتگِ کلیشه برعکس و زنجیره ای که شکل گرفت برخورده باشید ، هشتگی که جنس زن را به وجد آورد و اونو واداشت که فکر کنه به این عکسِ عجیب و تازه و شاید ته دلش کمی از عقده هاشو سرِ کلمات خالی کرد و با تصورش کمی هم دلش خنک شد و یه جاهایی هم از تصورراتش هم خنده ش بگیره و قاه قاه بخنده... این موج رو توی توییتر و اینستاگرام ادامه دادن تا جایی کامنت هایی رو از جنس مرد دریافت کردند با سی و نُه...
امشب کسی دلش گرفته بود و غمگین ترین بود مثل حالِ یک وقتهای همه ی آدمها، همان حال هایی که حرف زدن درستش نمی کند واژه ها از ذهنم نمی آمدند که بشوند مرهم درد که آهنگ آرامش بنوازم برایش فقط هی از ته دل دعا کردم که خوب شود که نور را پیدا کند که امیدش را زنده نگه دارد و به درک عمیق «این نیز بگذرد» برسد ... حالا زل زده ام به کهکشان کوچکی که بالای سرم توی سقف چسبانده ام همان روشنیِ کوچک اتاق من که گا سی و نُه...برچسب : جستجوی, نویسنده : manoobahar1 بازدید : 47 تاريخ : جمعه 24 شهريور 1396 ساعت: 20:05
برچسب : پلاس, نویسنده : manoobahar1 بازدید : 29 تاريخ : جمعه 24 شهريور 1396 ساعت: 20:05
فقط ظهری والیبال رو دیدم که شکر خدا بردیم :))
:: هیجان بقیه برا فوتبال رو دوست دارم. دوست دارم بشینم یه گوشه بالا پایین پریدناشونو نگاه کنم :دی خداروشکر برای این موفقیت. تبریک به همه ^_^
سی و نُه...و البته ایران ما بیش از همه مدیون مقاومت جنوبی هایی مثل رئیس علی دلواری، میرمهنای دوغابی، تقی خان درانی و مردم خوزستان هست
سی و نُه...برچسب : روزتو, نویسنده : manoobahar1 بازدید : 46 تاريخ : يکشنبه 12 شهريور 1396 ساعت: 16:22
برچسب : نویسنده : manoobahar1 بازدید : 25 تاريخ : يکشنبه 12 شهريور 1396 ساعت: 16:22
خانوم لب خند من رو درست کن. من صاحب نشان لب خند هستم. :)))
خیلی خوشحالم که نامه ام کارساز شد. لب خند. خوش برگشتی رفیق جان.
از تنهایی درمون آوردی :))
سی و نُه...هیچگاه ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خودتان مقایسه نکنید!
:: تو بنویس... حرف همیشه هست. تو هر مدلی بنویسی بازم یکی هست که قضاوتای دردناک کنه...
:)
سی و نُه...برچسب : نویسنده : manoobahar1 بازدید : 44 تاريخ : دوشنبه 6 شهريور 1396 ساعت: 1:43
برچسب : نویسنده : manoobahar1 بازدید : 32 تاريخ : دوشنبه 6 شهريور 1396 ساعت: 1:43
از اولِ اولش برای حس و حال فیلم دست و پام لرزید گفتم از اوناست که من عاشقش میشم از طراحی صحنه و کلی چیز میز دهه شصتی بگیر تا لهجه و دیالوگ ها و نمایش خاطره های مشترک مردم توی اون سالها و حکایت دختر بچه ی فیلم که ما رو هم میکشونه توی خیالاتش و دستتو میگیره و میرسونه به آخر فیلم ...
فیلم سینمایی نفس روایتی زیبا از نرگس آبیارِ که امشب دیدم و حسابی منو برده تو خودش ...
گفتم پیشنهاد کنم بلکه هم دیدین و دوس داشتین :)
سی و نُه...